=
|
||
|
مقالات و مکتوباتماشرومتاریخچههنرسنگنگاری ماقبل تاریخ در نزدیکی ویلار دل هومو در اسپانیا این فرضیه را ارائه میدهد که قارچ سایلوسابین هیسپانیادر مراسم مذهبی۰ پیش مورد استفاده قرار گرفته است گونههای توهم زا از سردهٔ سربرهنه ها دارای سابقه استفاده در میان مردم بومی آمریکای میانه در تجمعات مذهبی، فالبینی، طالعبینی و شفابخشی، از دوران پیشاکلمبی تا به امروز بودهاست. سنگنگارهها و نقوش این قارچها در گواتمالا نیز پیدا شدهاست. یک تندیس قدیمی از حدود ۲۰۰ سال پیش از میلاد، به تصویر کشیدن یک قارچ که کاملاً شبیه سایلوسایبی مکزیکانا است در ایالت کولیما در غرب مکزیک در یک مقبره پیدا شدهاست. گفته میشود که یک گونه سایلوسایبی که در آزتکها به نام تئوننیکیتل (به معنای «قارچ الهی» - شکل جمعکننده تئو (خدا، مقدس) و ننیکیتل (قارچ) در زبان ناهواتال) شناخته میشود، در زمان تاجگذاری حاکم آزتک، موکتزوما دوم در سال ۱۵۰۲ مورد استفاده قرار میگرفتهاست. آزتکها و مازاتکها هنگام ترجمه به زبان انگلیسی از قارچهای سایلوسایبین به عنوان قارچهای نابغه، قارچهای پیشگویی و قارچهای شگفتانگیز یاد میکنند. برناردینو دو ساهاگن گزارش استفاده آزمایشی از تئوننیکیتل توسط آزتکها را هنگام سفر به آمریکای میانه پس از لشکرکشی ارنان کورتس ارائه داد.
پس از فتح اسپانیا، مبلغین کاتولیک علیه سنت فرهنگی آزتکها مبارزه کردند، آزتکها را به عنوان بتپرست کنار گذاشته و استفاده از گیاهان و قارچهای توهم زا همراه با دیگر سنتهای پیش از مسیحیت به سرعت سرکوب شد. اسپانیاییها معتقد بودند که این قارچ به آزتکها و دیگران اجازه میدهد با شیاطین ارتباط برقرار کنند. علیرغم این تاریخچه، استفاده از تئوننیکیتل در برخی مناطق دورافتاده همچنان ادامه داشتهاست. اثراتاثرات روانگردان قارچهای حاوی سیلوسایبینقارچ های روانگردانکه بهطور رایج با نام «مجیک ماشروم» شناخته میشوند، دارای ترکیبات فعال سیلوسایبین و سیلوسین هستند. پس از مصرف، سیلوسایبین در بدن به سیلوسین تبدیل میشود که ترکیب اصلی مسئول بروز اثرات روانگردان است. این مواد ساختاری مشابه سروتونین (یک انتقالدهنده عصبی کلیدی در مغز) دارند و از طریق فعالسازی گیرندههای مرتبط، عملکرد سیستم عصبی مرکزی را تغییر میدهند. مکانیسم اثرسیلوسین باتقلید از سروتونین، به گیرندههای 5-HT2A متصل شده و در نتیجه باعث تغییرات گستردهای در شبکههای عصبی، بهویژه در نواحی مربوط به ادراک، خلق، و خودآگاهی میشود. همچنین فعالیت شبکه پیشفرض مغز (DMN) ، که مسئول ساختاردهی به «خود» و تجربه پیوسته زمان است، کاهش مییابد. این امر میتواند حتی باعث تجربههایی مانند مرگ نفس و ادراکهای معنوی یا شهودی میشود. اثرات روانی و حسیاثرات سیلوسایبین معمولاً ۱۵ تا ۶۰ دقیقه پس از مصرف آغاز شده و بسته به دوز و شرایط فردی، ۴ تا ۶ ساعت ادامه دارند . کاربران ممکن است تجربه کنند: تغییر در ادراک زمان و فضا دیداری و شنیداری (مانند تنفس اجسام، تغییر رنگها، هالههای نوری) احساس ارتباط شدید با طبیعت یا دیگران خندههای غیرقابل کنترل، تغییر در خلقوخو در برخی موارد تجربههای عرفانی و عمیق روانشناختی احساس یگانگی با طبیعت و جهان هستی برخی افراد نیز حالتهایی چون اضطراب، ترس، یا افکار منفی را تجربه میکنند که اصطلاحاً «تریپ بد» نام دارد. این تجربیات معمولاً در اثر مصرف در محیط نامناسب یا وضعیت روانی ناپایدار بهوجود میآیند. اثرات فیزیکیاز جمله اثرات فیزیکی میتوان به موارد زیر اشاره کرد: افزایش ضربان قلب و فشار خون در صورت ایجاد ترس گشاد شدن مردمک چشم لرزش، بیحسی یا ضعف عضلانی احساس گرما در نواحی مختلف بدن به خصوص معده و سر تغییرات در سیستم گوارشی و احساس نیاز به ادرار تحمل، وابستگی و ایمنیسیلوسایبین به سرعت باعث تحمل موقتی میشود، بهطوری که مصرف مکرر در فاصله کوتاه اثربخشی آن را کاهش میدهد. شواهد علمی نشان میدهند که سیلوسایبین ایجاد وابستگی جسمی یا روانی نمیکند و میزان سمیت آن بسیار پایین است. برخلاف بسیاری از مواد مخدر، خطر مرگ ناشی از مصرف دوز معمول آن بسیار نادر و اغلب به مسمومیت با قارچهای سمی متفاوت مربوط است.
دورهٔ نویناولین اشاره به قارچ توهمزا در ادبیات دارویی اروپا در مجله پزشکی و فیزیکی لندن در سال ۱۷۹۹ بود: مردی قارچهای سایلوسایبی سملنسیاتا را که برای صبحانه در گرین پارک لندن چیده بود، برای خانواده اش سرو کرد. پزشکی که آنها را معالجه کرد بعداً توصیف کرد که چگونه کوچکترین کودک «دارای حملههای عصبی با خندههای ناشایست بود و تهدیدات پدر یا مادرش نیز نمیتوانست مانع او شود.» سیلوسایبی مکزیکانا در سال ۱۹۵۵، والنتینا پاولوونا واسون و آر گوردون واسون از اولین افراد مشهور اروپایی- آمریکایی بودند که بهطور فعال در یک مراسم قارچ بومی شرکت میکردند. واسونها بر روی تبلیغ تجربیات خود بسیار کار کردند، حتی در ۱۳ مه ۱۹۵۷ مقاله ای در مورد تجربیات خود در زندگی منتشر کردند. در سال ۱۹۵۶ راجرهایم، قارچ روان گردانی را که واسونها از مکزیک به آنجا آورده بودند با نام سایلوسایبی شناسایی کرد و در سال ۱۹۵۸، آلبرت هافمن اولین بار سایلوسایبین و سایلوسین را به عنوان ترکیبات فعال این قارچها شناسایی کرد. تیموتی لیری با الهام از مقاله زندگی واسون ، به مکزیک سفر کرد تا خودش قارچ پسیلوسیبین را تجربه کند. هنگامی که وی در سال ۱۹۶۰ به هاروارد بازگشت، وی و ریچارد آلپرت پروژه روان پریشی سایبین هاروارد را آغاز کردند و مطالعه روانشناختی و مذهبی روانپریشی و سایر داروهای روانگردان را ترویج دادند. پس از برکناری لیری و آلپرت توسط هاروارد در سال ۱۹۶۳، آنها توجه خود را به سمت ارتقا تجربه روانگردان به ضد فرهنگ نوپای هیپی معطوف ساختند. رواج آنتیژنها توسط واسونها، لیری، ترنس مک کنا، رابرت آنتون ویلسون و بسیاری دیگر منجر به انفجار در استفاده از قارچهای سایلوسایبین در سراسر جهان شد. در اوایل دهه ۱۹۷۰، بسیاری از گونههای قارچ سایلوسایبین از مناطق معتدل آمریکای شمالی، اروپا و آسیا توقیف و بهطور گستردهای جمعآوری شد. کتابهایی که روشهای کشت مقادیر زیادی از سایلوسایبی کوبنزیس را توصیف میکنند نیز منتشر شدند. در دسترس بودن قارچ پسیلوسیبین از منابع وحشی و کشت شده، آنها را به یکی از پرمصرفترین داروهای روانگردان تبدیل کردهاست. در حال حاضر، استفاده از قارچ پسیلوسیبین در میان برخی از گروههای پوشا از مکزیک مرکزی تا اوآخاکا از جمله گروههای ناوز، میکستک، مازاتک میکس شده، زاپوتک و دیگران گزارش شدهاست. چهرهٔ مهم استفاده از قارچ در مکزیک، ماریا سابینا بود که از قارچهای بومی مانند سیلوسایبی مکزیکانا در تجربیاتش استفاده میکرد |
|
|
⇭
|
||